اندر بیان کین توزی وزیر خرم با " تولسی خاتون و پرنا خاتون "

 

آن کاردان بی همتا و آن داننده اسرار کار ها و آن کشنده تولسی و پرنا ،

زننده بر رخ ادیبان سیلی و تغییر دهنده نگارستان به گالری ملی ، آن دشمن تبلیغات بانک ها اندر باب سود سلم ، الشیخنا  مولانا عبدالکریم خرم ، به هیبت و صلابت چون نهنگ بود ، همیشه بردارنده بزرگترین سنگ بود و روزگار قلیلی بود  وزیر فرهنگ بود .

چنان گویند زمانی بس درازبه خرمی و شادی  بر مسند وزارت جلوس فرموده بودی  و مریدان و چاکران بسی در پیرامنش غمبریدی و او را ثنا گفتی و دعا فرمودی .

پس چون از بیکاری و بی عاری ملول گشت مریدکان را بخواست و بفرمود روزگاری  دراز بر این مسند تکیه فرموده ایم و و وعده های فراوان رعیت را نموده ایم ولی تا حال  کاری  که خلق الله را خوش آید یا حتی بد آید نفرموده ایم ، شما که اعاظم زمان و داننده گان دوران هستید مصلحت در چی می بینید ، تا چیکاری کنیم که شهرت ما عالمگیر گردد وجهان از نور معدلت ما منیر گردد .

مریدکان که عمری به بطالت گذرانده وشکم را به پروارگی چرانده و  سعی در آموزشی چیزی نه نموده بودند در بماندند که حال مر وزیر را چی بگویم که بر مزاق ایشان خوش افتد . مریدان چون در چنته چیزی برای عرضه نداشتندی همه سر به زیر افگندندی  و لب بر سخن نگشادندی  . قضا را نیمچه دانشمندی آنجا ببود که زمانی  در محضر استادان زمان سقاوی و جاروب کشی کرده بودی . پس زمین ادب ببوسید و اجازت صحبت بخواست . وزیر بفرمود سخن بگو که علامه روزگار تویی و آگاه بر اسرار تویی . دانمشند ندا داد که یا وزیر دیر زمانیست که جام جهان نمایان دیگر ( منظور همان تلویزیون های خصوصی است . ) گوی سبقت از جهان نما ما ببردند و هرچند ما جهان نما خود را صبغه ملی داده ایم ولی باز هم اثر نکرده و رعیت بر ما نگاهی از سر دلسوزی نیز نمی افگنند و کانال مارا کسی نمی زند و از این باب مارا دلتنگی عظیمیست . وزیر که خود نیز جهان  نما خود ( منظور تلویزیون ملی ) را ندیدی بگفت مردک چی میگویی جهان نما ما با این همه دبدبه و کوکبه چیگونه نظاره کننده ندارد سبب چیست . دانشمند بگفت یا وزیر سبب در این است که جهان نمایان دیگر بر آینه جهان نمایشان خاتونان بس حسین و دلفریب از بلاد هندیه نمایش دهند و دهن رعیت را همه وقته پر آب گردانند و رعیت نیز که از این زیبا رخان جز در خواب در جایی دیگر ندیده باشند مداوم چشم در این جهان نمایان دارند و لحظه ای  از یاد   این خاتونان که رامشگری شان را سریال گویند و دو تن از این خاتونان که یکی را تولسی خاتون و دیگری را پرنا خاتون نامند دل از همه ای مملکت ببرده اند و خواب از چشم همه ای رعیت بسترده غافل نشوند  .

وزیر بگفت شما نیز از این خاتون ها در جهان نما کنید تا رعیت بر ما گرد آیند . دانشمند جواب داد یا وزیر جمله جهان نمایان خاتونان را بین هم قسمت کرده اند و مارا از این نمد کلاهی ساخته نشده است .

مولانا خرم ( طویلنا وزارتهم ) زمانی سر در جیب تفکر نهاد و چون سر از گریبان مکاشفت برداشت فرمود ، دشمنی به نظام دیکتاتوریه و توتالیتریه کرده باشم تا دمار از روزگار این خاتونان اجنبی در نیاورم .

پس مریدان را بفرمود تا روید و این خاتونان را از پرده جهان نمایان دور سازید . مریدان گفتند یا ایهاالوزیر نتوانیم ، وزیر بگفت از برای چه نتوانید . گفتند که زمان زمان دموکراسیه است و سلطان فرمان بر آزادی بیان فرموده و مردمان بر این سیاق حرف زنند و عمل کنند و کس را در ظاهر توان آن  نباشد که بر علیه آزادی بیان عملی انجام دهد .

وزیر زمانی در تحیر بماند که حالا با این مشکل چی کند که ناگهان در چهره اش آثار انبساطی هویدا گردید . پس سر بلند کرده گفت ای مریدکان نادان ما تا حال بار ها آزادی بیان بینوا را در زیر مشت و لگد افگنده ایم و کس نه توانسته مگس مارا کیش کند مگر ما با همین زبان رسا و گفتار توانا و سخنان پر مانا نگفتیم که آزادی بیان حرف مفت باشد .

حالا نیز حساب این تولسی را چنان در کفش گذارم که اندر تواریخ بنویسند .

پس کاغذی بخواست و رقعتی نوشت از بهر تمام جهان نما داران و فرمان داد که این خاتونان که بر پرده جهان نما یان تان آورده اید ، مردم را به صراط اللذین فرستاده اند و اینان شبیه خردجال اند و انحراف اندر برنایان و نوباوه گان ایجاد بکنند . پس زان پیش که آتش غضب من بر شما نازل گردد این خاتونان را به بلاد خود شان بفرستید ورنه دستور دهم شمار را به دست عسس های دار السارنوالی دهند تا شما را مالشی به غایت دهند .

جهان نما داران که از این حرف ها زیاد بشنیده بودند و اندر بازی های سیاسی روزگار به غایت رسیده بودند فرمان وزیر را به سطل زباله هدایت فرمودند و همچنان به نمایش غمازی خاتونان ادامه دادند .

روایت کنند  وزیر نیز از این کار بسی در غضب گردیده و رعیت را  اعلام فرمود کهجهان نما داران  را به دست عسسان دارالسارنوالی داده است و اینکه پس از این چی بر سر آزادی بیان و خاتونان مکرمه " تولسی خاتون و پرنا خاتون " که مهمانان خوان هر شبه رعیت باشند خواهد آمد ، نه ما دانیم ، نه جهان نما داران و نه خود الوزیر باتدبیر مولانا عبدالکریم خرم " مد ظله العالی .