سلام دوستان با یک غزلی نو بروز کردم
آيدا دوباره خواب من آشفته میشود
وقتی که قصه های دلم مفته میشود
آیدا صدات میکنم و نیست پاسخی
خاموشی ات جواب به من گفته میشود ؟
آید بهار آمده است چشم باز کن
بیدار شو که مرگ فرو خفته میشود
زنگار دارد این دل من صیقلی بده
ورنه تمام خاطره هام رفته میشود
آیدا تو نیستی و جهان چرخ میزند
کم کم تمام گوشت تنم کفته میشود
آیدا دچار شعر شدم سوژه اش تویی
حالا بگو که شعر به این گفته میشود ؟
+ نوشته شده در سه شنبه نوزدهم شهریور ۱۳۸۷ ساعت 18:13 توسط آژند
|